چلیپا
این وبلاگ ترکیبی از دلنوشته های خودم و مطالبی در رابطه با موضوعات مورد علاقه و جذاب برای خودم می باشد.
نويسندگان

عصر بود. کبری پشت کامپیوتر نشسته بود و چت میکرد، که اینترنت قطع شد.خیلی ناراحت شد اخه مخ یه پسررو داستان طنز تصمیم کبری زده بود و چیزی نمونده بود سرکیسش کنه! خوب ایران اینترنتش ریده چه میشه کرد،به اتاق خابش رفت و آروم دراز کشید.یاد گذشته افتاد، اون موقه ها که در ده زنگی میکردن و تهران نبودند.چه صفایی داشت.لبخندی زد و از جا پرید.تصمیم گرفت با هم بازیان قدیمش تماس بگیرد و اونارو دور هم جم کند.همدیگرو میدیدن و تجدید خاطره ای هم میشد.


موضوعات مرتبط: ادبی ، طنز ، داستان ، ،
برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ دو شنبه 20 شهريور 1393برچسب:طنز,داستان,تصمیم کبری, ] [ 10:3 ] [ رهگذر ]
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب